سبحانسبحان، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 24 روز سن داره

سبحان(سومین ستاره)

مبارکه

امروز سالروز تولد سبحان کوچولو است. پسرم تولدت مبارک. به زودی عکسهای مربوط به جشن تولدش را خواهیم گذاشت.
25 اسفند 1390

اولین دندان سبحان

بالاخره اولین مروارید سبحان کوچولو در دهانش پیدا شد و کلی برایش شعر خوندیم و دست زدیم و شیرینی روی سرش ریختیم. سبحان جان از حالا باید به فکر مسواک زدن باشی. ((نون نون           طلعن السبحان اسنون)) ((نون نون           طلعن السبحان اسنون)) این هم شعر آقای گودرزی برای دندان سبحان:       آهای سبحان یه دندون           نری سراغ قندون              ...
17 اسفند 1390

هدیه های سبحان

شاید یکی از چیزهایی که همیشه انسان آن ها را فراموش نخواهد کرد، اولین هایی است که در زندگی اش اتفاق می افتد. به همین دلیل در دفترچه ای که برای سبحان کوچولو درست کردیم چند صفحه به عنوان اولین ها گذاشتیم. مثل:اولین دندان، اولین کلمه، اولین کفش و...(دفترچه را در آینده برای استفاده پدر و مادرهایی که دوست دارند خاطرات فرزندانشان را درج کنند بر روی وبلاگ خواهیم گذاشت.) سبحان کوچولو نیز در ایران هدایای زیادی به دستش رسید ولی در سودان اولین هدیه اش یک توپ بود از یک دختر خانم (نازنین نقی زاده) و در مراسم میلاد پیامبر اکرم ودهه مبارک فجر و همچنین در جشن تکلیف دخترهای به سن ٩ سال رسیده دو هدیه دیگر گیرش آمد که دیدیم بد نیست تصاویر آن ها را در وبل...
17 اسفند 1390

توپ بازی سبحان

سبحان به بازی با توپ علاقه پیدا کرده و مرتب با آن بازی می کند. البته ابتدا پای خود را با دست گرفته تا بتواند توپ را شوت کند. توپ بازی سبحان هم دیدن دارد آن هم از نوع خوابیده.   ...
14 اسفند 1390

افتتاح رستوران تهران(رستوران ایرانی ها) در خارطوم

در روز شنبه هشتم بهمن ماه رستوران ایرانی در شهر خارطوم با نام رستوران تهران و با حضور خانواده های ایرانی و تعدادی از خانواده های سودانی افتتاح گردید. سبحان در افتتاحیه رستوران تهران   این هم یه غذای ایرانی سبحان هم در این شب به یاد ماندنی میهمان ویژه بود. نوش جان عزیزم   ...
12 اسفند 1390

سبحان در کنار بلندترین رود جهان

در روز جمعه هفتم بهمن ماه به اتفاق تمامی همکاران به حومه شهر خارطوم و در کنار نیل رفته و یک بعد از ظهر تا غروب را آنجا گذراندیم و بالطبع گرفتن چند عکس از سبحان در کنار نیل را فراموش نکردیم. سبحان در کنار نیل   غروب خورشید درکنار نیل بعداز چند ساعت بازی و تماشای نیل زیبا یه غذای چرب ونرم واقعا می چسبید. حالا هم موقع خوابه. خیلی خسته شدم. شب به خیر و خواب های خوشی ببینید.   ...
9 اسفند 1390

سبحان ودکتر

در روز پنج شنبه ٦/١١/٩٠ سبحان را به دکتر بردیم و واکسن این ماه را زد ، که کلی هم گریه کرد. بقیه ی عکس ها در ادامه مطلب......   (ماجرای سبحان و آقا دکتر) اول وزن کردن آقا سبحان. آماده برای معاینه. معاینه همراه با گریه. این هم واکسن آقا سبحان. الهی فدات شم.تا واکسن رو دید شروع کرد به گریه کردن. این هم تصویر موجود در مطب. دکتر با کمک بابایی واکسن سبحان را زد.   ...
7 اسفند 1390

ماجرای سبحان و قاشق سحرآمیز

سبحان مدتیه که به دست گرفتن قاشق علاقه پیدا کرده و همیشه حتی موقع خواب نیز اونو از خودش دور نمی کنه. و کار به جایی رسید که اگر کسی می خواست سبحان را بغل کنه و او پیشش نمی رفت، یه قاشق دستش می گرفت و سبحان خودش را تو بغل اون می انداخت......... می خواهید ببینید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ به ادامه مطلب مراجعه کنید. ماجرای سبحان و قاشق   احتمالا در آینده نیز کارتون مورد علاقه سبحان این خواهد بود. (خاله ریزه و قاشق سحر آمیز) ...
7 اسفند 1390

سبحان در ام درمان

ام درمان نام محله ای در شهر خارطوم ، که بازار صنایع دستی نیز به همین نام معروف است. یک روز تصمیم گرفتیم از این بازار دیدن کنیم.در همان نگاه اول واقعا چیزهای جالبی در بازار نظر ما را به خود جلب کرد،که واقعا ارزش دیدن داشت. می توانید بازدید سبحان از مغازه های صنایع دستی را در ادامه مطلب مشاهده کنید. بازدید سبحان از مغازه های صنایع دستی     ...
6 اسفند 1390
1